شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟ گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی... سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد گفت طولی نکشد نیز تو خاموش شوی
یادمان باشد عشق متعلق به لحظه هاست و نفرین برای همه ی عمر! ! !
هرگاه در وادی زندگی از غروب غم های بی عاطفه خسته شدی به یاد من باش كه دلم به یاد توست
ای که مدتهاست بامن نیستی ،
من همانم ، که با من زیستی،
رنجهایم را شنیدی باز هم ،
عاقبت گفتی ، غریبه کیستی ....؟!
نگاهم کن که من محتاج آن چشمان دلتنگم
بگو با من دوباره راز مستی را
که من بی تو به یک دنیا شقایق دل نمی بندم
بگم سلام دل میگیره
بگم علیك دل میمیره
فقط میگم دوست دارم
اینجور دل آروم میگیره . .
هر كس كه دلی داشت به دلدار سپرد
این دل نفرین شده ی ماست كه تنهاست هنوز . . .
عشق یعنی تا ابد با من بمان
عشق یعنی هم نفس با من بخوان
عشق یعنی با منی دستم بگیر
بی توقع در ره جانم بمیر
گوهر خویش را مکن تقدیم هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی
کو طبیبی تا شکافد قلب خونین مرا
تا ببیند من نمردم عشق تو کشته مرا
عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب كه بیاندازیشان طوری غلیان كرده و كف می كنند كه سر می روند اما كافی است كمی صبر كنی بعد می بینی كه از نصف لیوان هم كمترند...
من چه كنم خیال تو منو رها نمی كنه
اما دلت به وعده هاش یه كم وفا نمی كنه
من ندیدم كسی رو كه مثل تو موندگار باشه
آدم خودش رو كه تو دل اینجوری جا نمی كنه
هركه را از دست میدهیم بی آنكه بخواهیم پاره ای از وجود ما را میبرد پس سعی كن كمتر از دست بدهی تا وجودت صد تكه نشود
دوست داشتن همیشه گفتن نیست
بلكه نگاه است و سكوت
زندگی کن و لبخند بزن
بخاطر آنهایی که با لبخندت زندگی میکنند
سحرگاهان كه عرش كبریایی می سراید
نغمه توحید ، تو كه آهسته می خوانی
قنوت لحظه هایت را میان
ربنای سبز دستانت ؛ دعایم كن
آنروز که همه دنبال چشمان زیبا هستند
تو به دنبال نگاه زیبا باش.
گل عشق تو هستم شبنمم باش
دلم دنیای زخمه مرهمم باش
ز درد بی كسی قلبم شكسته
تو شهر بی كسی ها همدمم باش
هر وقت تو زندگی رسیدی به جایی که یه در بزرگ با یه قفل گنده داره اصلا نترس!
چون اگه قرار بود باز نشه به جای در، دیوار می ذاشتن.
باغبان در را نبند من فرد گلچین نیستم، من اسیر یک گلم دنبال هر گل نیستم.
ماه من پرده ازآن چهره زیبا بردار / تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد
برای دل من، من از تو آن می طلبم
وز گمشده ی خویش نشان می طلبم
سر هر مصرع را بردار و بخوان
هر چه شد من از تو آن می طلبم!
گاهی وقتا زندگی تمام حواسشو جمع می کنه تا ببینه تو چی دوست داری تا درست همون ازت بگیره! کاش نفهمه من چقدر دوستت دارم!
ما عاشق فهم و ادب و معرفتیم
ما خاک قدوم هر چه زیبا صفتیم
از زشتى کردار دگر خسته شدیم
محتاج دو پیمانه مى معرفتیم
گاهی وقتها از نردبان بالا می روی تا دستان خدا را بگیری
غافل از اینکه خدا پایین ایستاده و نردبان را محکم گرفته که تو نیفتی.
ز مرگم هیچ نمی ترسم اگر دنیا سرم ریزد، از این ترسم که بعد از من گلم را دیگری بوسد
با خود عهد بستم بار دیگر که تو را دیدم بگویم از تو دلگیرم ولی باز تو را دیدم و گفتم بی تو میمیرم
اگرهردم نفسهایت به داغستان لبهایم گل تبخال رویاند/من این تبخال شیرین راکه تنهایادگارتوست به دنیایی نمی بخشم
دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ می مونه. اونی که عاشقتره همیشه خودش رو پایین نگه می داره تا عشقش از بالا بودن لذت ببره!
مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو، شاه بیتی می شود در دفتر و دیوان عشق.
------<-----<@
-----<----<@
-------<----<@
-----<----<@
این گل های رز شبیه تو هستند. با این تفاوت که میلیونها از اونها وجود داره، ولی از تو تنها یکی.
هزار شاخه گل تقدیم به آینه شکسته ای که لبخند تو را هزار بار تکرار می کند.
نمى دونم گنجشک ها که شبیه هم هستند چه جورى همدیگر را می شناسند ونمی دونم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگه منو نمی شناسى!
هیسسسسسسسسسسسسسسسسسس... دنیا رو ساکت کردم که بگم خیلی دوست دارم
_. /// ////
<( @ @ )>
.
.
.
.
.
نرو پایین، می دونی چرا؟ آخه دلم برات تنگ شده، می خوام سیر نگاهت کنم!
گاهی آنقدر غرق آرزو هستی که فراموش می کنی خودت آرزوی کسی هستی
می دونی بی نمک ترین فرد روی زمین کیه؟
تویی . . . چون عسل که نمک نداره !
بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب
.
.
.
فکر کردی چیه؟ بوق؟
نه بابا اول چیزیه که میخوام بگم:
(بی برو برگرد دوستت دارم)
خداوندا! دستانم خالی اند و دلم غرق در آرزوها
یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان، یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن
هر گلی پاسخ زمین است به آفتاب...
زمستانی نباش که بلرزانی
تابستانی نباش به بسوزانی
بهاری باش که برویانی
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست... بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
یادمان باشد عشق متعلق به لحظه هاست و نفرین برای همه ی عمر! ! !
هرگاه در وادی زندگی از غروب غم های بی عاطفه خسته شدی به یاد من باش كه دلم به یاد توست
ای که مدتهاست بامن نیستی ،
من همانم ، که با من زیستی،
رنجهایم را شنیدی باز هم ،
عاقبت گفتی ، غریبه کیستی ....؟!
نگاهم کن که من محتاج آن چشمان دلتنگم
بگو با من دوباره راز مستی را
که من بی تو به یک دنیا شقایق دل نمی بندم
بگم سلام دل میگیره
بگم علیك دل میمیره
فقط میگم دوست دارم
اینجور دل آروم میگیره . .
هر كس كه دلی داشت به دلدار سپرد
این دل نفرین شده ی ماست كه تنهاست هنوز . . .
عشق یعنی تا ابد با من بمان
عشق یعنی هم نفس با من بخوان
عشق یعنی با منی دستم بگیر
بی توقع در ره جانم بمیر
گوهر خویش را مکن تقدیم هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی
کو طبیبی تا شکافد قلب خونین مرا
تا ببیند من نمردم عشق تو کشته مرا
عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب كه بیاندازیشان طوری غلیان كرده و كف می كنند كه سر می روند اما كافی است كمی صبر كنی بعد می بینی كه از نصف لیوان هم كمترند...
من چه كنم خیال تو منو رها نمی كنه
اما دلت به وعده هاش یه كم وفا نمی كنه
من ندیدم كسی رو كه مثل تو موندگار باشه
آدم خودش رو كه تو دل اینجوری جا نمی كنه
هركه را از دست میدهیم بی آنكه بخواهیم پاره ای از وجود ما را میبرد پس سعی كن كمتر از دست بدهی تا وجودت صد تكه نشود
دوست داشتن همیشه گفتن نیست
بلكه نگاه است و سكوت
زندگی کن و لبخند بزن
بخاطر آنهایی که با لبخندت زندگی میکنند
سحرگاهان كه عرش كبریایی می سراید
نغمه توحید ، تو كه آهسته می خوانی
قنوت لحظه هایت را میان
ربنای سبز دستانت ؛ دعایم كن
آنروز که همه دنبال چشمان زیبا هستند
تو به دنبال نگاه زیبا باش.
گل عشق تو هستم شبنمم باش
دلم دنیای زخمه مرهمم باش
ز درد بی كسی قلبم شكسته
تو شهر بی كسی ها همدمم باش
هر وقت تو زندگی رسیدی به جایی که یه در بزرگ با یه قفل گنده داره اصلا نترس!
چون اگه قرار بود باز نشه به جای در، دیوار می ذاشتن.
باغبان در را نبند من فرد گلچین نیستم، من اسیر یک گلم دنبال هر گل نیستم.
ماه من پرده ازآن چهره زیبا بردار / تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد
برای دل من، من از تو آن می طلبم
وز گمشده ی خویش نشان می طلبم
سر هر مصرع را بردار و بخوان
هر چه شد من از تو آن می طلبم!
گاهی وقتا زندگی تمام حواسشو جمع می کنه تا ببینه تو چی دوست داری تا درست همون ازت بگیره! کاش نفهمه من چقدر دوستت دارم!
ما عاشق فهم و ادب و معرفتیم
ما خاک قدوم هر چه زیبا صفتیم
از زشتى کردار دگر خسته شدیم
محتاج دو پیمانه مى معرفتیم
گاهی وقتها از نردبان بالا می روی تا دستان خدا را بگیری
غافل از اینکه خدا پایین ایستاده و نردبان را محکم گرفته که تو نیفتی.
ز مرگم هیچ نمی ترسم اگر دنیا سرم ریزد، از این ترسم که بعد از من گلم را دیگری بوسد
با خود عهد بستم بار دیگر که تو را دیدم بگویم از تو دلگیرم ولی باز تو را دیدم و گفتم بی تو میمیرم
اگرهردم نفسهایت به داغستان لبهایم گل تبخال رویاند/من این تبخال شیرین راکه تنهایادگارتوست به دنیایی نمی بخشم
دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ می مونه. اونی که عاشقتره همیشه خودش رو پایین نگه می داره تا عشقش از بالا بودن لذت ببره!
مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو، شاه بیتی می شود در دفتر و دیوان عشق.
------<-----<@
-----<----<@
-------<----<@
-----<----<@
این گل های رز شبیه تو هستند. با این تفاوت که میلیونها از اونها وجود داره، ولی از تو تنها یکی.
هزار شاخه گل تقدیم به آینه شکسته ای که لبخند تو را هزار بار تکرار می کند.
نمى دونم گنجشک ها که شبیه هم هستند چه جورى همدیگر را می شناسند ونمی دونم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگه منو نمی شناسى!
هیسسسسسسسسسسسسسسسسسس... دنیا رو ساکت کردم که بگم خیلی دوست دارم
_. /// ////
<( @ @ )>
.
.
.
.
.
نرو پایین، می دونی چرا؟ آخه دلم برات تنگ شده، می خوام سیر نگاهت کنم!
گاهی آنقدر غرق آرزو هستی که فراموش می کنی خودت آرزوی کسی هستی
می دونی بی نمک ترین فرد روی زمین کیه؟
تویی . . . چون عسل که نمک نداره !
بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب
.
.
.
فکر کردی چیه؟ بوق؟
نه بابا اول چیزیه که میخوام بگم:
(بی برو برگرد دوستت دارم)
خداوندا! دستانم خالی اند و دلم غرق در آرزوها
یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان، یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن
هر گلی پاسخ زمین است به آفتاب...
زمستانی نباش که بلرزانی
تابستانی نباش به بسوزانی
بهاری باش که برویانی
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست... بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر